اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
لطفی به این بنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
رو چشم من پا بذارین
رو چشم من پا بذارین
ما رو سرافکنده کنی
تو دل لامذهب ما
دلشوره رو زنده کنین
تو دل لامذهب ما
دلشوره رو زنده کنین
این من بی معرفت و
درس رفاقتم میدین
به دعوت این من کم
پاسخ مثبتم میدین
کلی خجالت میدین
محبت و یادم میدین
تو راه عشق و عاشقی
به بوتون عادتم میدین
به بوتون عادتم میدین
اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
لطفی به این بنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
این من بی معرفت و
درس رفاقتم میدین
به دعوت این من کم
پاسخ مثبتم میدین
کلی خجالتم میدین
محبت و یادم میدین
تو راه عشق و عاشقی
به بوتون عادتم میدین
به بوتون عادتم میدین
اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
لطفی به این بنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
رو چشم من پا بذارین
رو چشم من پا بذارین
ما رو سرافکنده کنی
تو دل لامذهب ما
دلشوره رو زنده کنین
تو دل لامذهب ما
دلشوره رو زنده کنین
اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
لطفی به این بنده کنی
تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی تشریف بیارین پیش مون و ما رو شرمنده کنی
منی که عاشقیم مثل جونونه
برام عشق برام عشق
درد بی درمون می مونه
زیارتگاه فقط چشمهای اون
برام اون مثل پیغمبر می مونه آی آی
صداش دل چسب تر از بانگ اذونه
از پاکی از پاکی
مثل برگ گل می مونه
از خیر و برکت اونه
که تو سفرم پر از نونه
خدا و قبله ام اونه
نشه سایه اش کم از خونه
تو این دنیا فقط دل سوزم اونه
فقط اونه واسم دل می سوزونه
شبها که دیر میرم اون مثل جونه
تا صبح روم هست میره می پوشونه
ازم مردم می پرسن اون کدومه
کجائی کی کی مثل اونه
هزار بار گفتم و باز می نویسم
که اسم نازنینش جون جونه
خب شنیدین که استاد شعر جدیدی با نام قرمز سرودند.خب اینم شعر!
هاهاها.امننبعشomidmuisconline2.blogfa.com هست
نمیخواستم برم رفتم قفس ساختی که در رفتمهوا هر وقت که بارونیستپرم از خاطرات تو همونایی که میدونینفهمیدیم چی شد هر دو نگاه کردیمچقدر گول دلُ خوردیممگه یادم میره یک دم تا هر وقتی که من زنده م
نمیخواستم برم رفتمدارم میمیرم از عشقت من از عشق تو سر رفتمتو فکر من چراغونیستمن و تو زیر بارون بود تو چشم هم نگاه کردیم به هم مردیم به جون هم قسم خوردیمچقدر دل خواست و ما مردیم تو بانی یه مشت شعری نه الان بلکه آینده م
نمیتونم که برگردم دلم میخواد بیام پیشت
بزارم سر روی دوشت بگم میمیرم از عشقت برم گم شم تو آغوشت
به دستهام تکیه کن پشتت به کوه
نترس از عاشقی عشق با شکوه
نترس جون و دلم از من گذر کن
من دیوونه رو دیوونه تر کن
من دیوونه رو دیوونه تر کن
به دستهام تکیه کن
خودت رو زیر اشکهام خیس و تر کن
به قصد عاشقی قصد سفر کن
به عیاران دریا دل نظر کن
برای هر خطر سینه سپر کن
طلوع کن معرفت را جلوه گر کن
از این دریای طوفانی گذر کن
بزن بشکن بسوزون دربدر کن
من دیوونه رو دیوونه تر کن
من دیوونه تو دیوونه تر کن
به دستهام تکیه کن
به دستهام تکیه کن
به دستهام تکیه کن پشتت به کوه
نترس از عاشقی عشق با شکوه
نترس جون و دلم از من گذر کن
من دیوونه رو دیوونه تر کن
من دیوونه رو دیوونه تر کن
به دستهام تکیه کن